اجتماعی

در شهرداری تهران هیچ مدیری کنار گذاشته نمی شود بلکه از سمتی به سمت دیگر منتقل می شود/ اعضای شورای شهر هم پس از پاان دوره، پست مدیریتی می گیرند

به گزارش خبرآنلاین روزنامه شرق نوشت: در شهرداری، شورای شهر، سازمان‌های تابعه و حتی نهادهای وابسته، نمونه‌های متعددی از بازتکرار مدیران دیده می‌شود. افراد با عناوین تازه و در لباس‌های جدید بازمی‌گردند، اما قدرت و منطق تصمیم‌گیری آنها غالبا همانند دوره‌های پیشین است. این چرخه مداوم، به گونه‌ای عادی شده که مدیریت شهری را نه به‌عنوان میدان رقابت ایده‌ها و تخصص‌ها، بلکه به‌مثابه یک «باشگاه بسته قدرت»  نشان می‌دهد.

یکی از ویژگی‌های این سیستم، جابه‌جایی نرم و غیرشفاف مدیران است. فردی که امروز از سمت معاونت شهرداری کنار می‌رود، فردا در هیئت‌مدیره یکی از سازمان‌های وابسته منصوب می‌شود؛ یا عضوی از شورای شهر، پس از پایان دوره، در شرکت‌های عمرانی یا خدماتی شهرداری جایگاهی جدید می‌یابد.

این روند، بدون تغییر واقعی در تفکر مدیریتی و رویکرد اجرائی، مصداق روشن «بازتولید سیستم بدون اصلاح» یا همان پوسیدگی مدیریتی است. ساختار نه برای بهبود، بلکه برای ادامه حیات خود طراحی شده است.

نتیجه چنین چرخه‌ای، فرسایش اعتماد عمومی است. شهروندانی که بارها شاهد بازگشت همان چهره‌ها با عنوان‌های متفاوت بوده‌اند، به‌تدریج باور خود را به امکان تغییر واقعی از دست می‌دهند. سیاست‌گذاری‌ها نیز در این فضا محافظه‌کارانه، کوتاه‌مدت و عمدتا مبتنی بر منافع فردی یا گروهی باقی می‌ماند؛ زیرا تصمیم‌گیران می‌دانند در نهایت، صرف‌نظر از موفقیت یا شکست، دوباره به حلقه قدرت بازخواهند گشت.

تهران امروز نه از کمبود مدیران، بلکه از کمبود جریان تازه مدیریتی رنج می‌برد. حضور نسل‌های جدید، متخصصان مستقل و نیروهای غیروابسته می‌تواند به پویایی و نوآوری در تصمیم‌گیری‌ها کمک کند. اما تا زمانی که درهای قدرت به روی این جریان‌ها بسته باقی بماند، چرخه بی‌پایان بازتولید قدرت ادامه خواهد یافت. شهر در ظاهر دستخوش تغییر است، اما در عمل، همان‌جا ایستاده است و پروژه‌ها و برنامه‌ها اغلب به تکرار گذشته بدل می‌شوند.

تغییر واقعی زمانی آغاز می‌شود که خروج از قدرت به معنای پایان «نقش رسمی» باشد، نه شروع مأموریتی تازه در لباسی دیگر. این تغییر، نیازمند شفافیت در انتصاب‌ها، ارزیابی عملکرد مدیران و ایجاد فضای رقابتی برای ورود نیروهای نو است. تنها با چنین اصلاحاتی، می‌توان امید داشت که سیاست‌گذاری‌ها فراتر از دوره‌های مدیریتی کوتاه‌مدت، اثربخش و پایدار باشند و شهر بتواند تغییرات ملموس را تجربه کند.

در نهایت، مسئله تهران صرفا جابه‌جایی مدیران نیست؛ مسئله تکرار بدون تحول است. شهری که هر روز شاهد پروژه‌های جدید است اما از تداوم ساختارهای کهنه مدیریتی رنج می‌برد، عملا در یک چرخه بی‌پایان قدرت گرفتار شده است. این چرخه نه‌تنها رشد و توسعه شهر را کند می‌کند، بلکه امید عمومی به اصلاحات و مشارکت فعال شهروندان را نیز کاهش می‌دهد. برای تحقق یک مدیریت شهری پویا، باید بازتولید قدرت متوقف شود و به جای آن، فرصت برای نوآوری، تخصص و شجاعت مدیریتی فراهم شود. تنها در چنین شرایطی تهران می‌تواند از تکرار به تحول واقعی دست یابد و وعده شهری زنده، پویا و پاسخ‌گو را به شهروندان خود بدهد.

17302

منبع

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا