بطور کلی جهان و همه پدیده ها ، " گذشته "و "آینده ای " دارد که زمان "حال " در مقابل آنها یک چشم برهم زدن بحساب می آید. هر پدیده ای در جهان از جمله سازمان ها ، در هر مقطع تاریخی دچار وزن و سنگینی "گذشته " ای هستند که سپری شده و فشار و تنگنایی که در شرایط " حال " گرفتار آن هستند و تمایلات و کششهایی که نسبت به "آینده " های محتمل پیش روی خود دارند. و سازمان های هوشمند سازمانهایی هستند که با درس گرفتن از گذشته و رهانیدن خود از تنگناهای موجود به "آینده آمایی" بپردازند یعنی یا آینده مطلوب خود را بسازند و یا خود را برای آینده های محتمل و محتوم پیش رو مهیا و آماده سازند و سازمان تامین اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای اینکار باید به رصد و اثرسنجی "روند ها "و "ابرروندها" بر کارکردهای سازمان تامین اجتماعی پرداخت و هوشمندانه خود را مهیای آینده ساخت .
موللفه های تاثیرگذاربرسازمان تامین اجتماعی
بی شک سازمان تامین اجتماعی تحت تاثیر مولفه ها و متغیر های خرد و کلان اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ،سیاسی ، امنیتی ، جمعیتی،حکمرانی و مدیریتی ، علم و فناوری و زیست محیطی در عرصه های محلی ، ملی ، منطقه ای و بین المللی و در سطوح فرد، خانواده ، سازمان ، بنگاه و دستگاه اجرایی قرار داشته و خواهد داشت که هر کدام از این مولفه ها و متغیرها تاثیر و تاثراتی برسازمان میگذارند ویا از او می پذیرند . برای پایدارسازی سازمان تامین اجتماعی و آینده سازی یا آینده آمایی سازمان ، رصد متغیرها و مولفه های تاثیر گذار بر "تعادل منابع ومصارف " ، " تنظیم ورودی ها و خروجی ها" ، "پایداری مالی " ، "کارآمدی" ( کارایی ، اثربخشی ، بهره وری ) ، "حکمرانی و مدیریت " ( استقلال مالی و اداری و شخصیت مستقل حقوقی و چندجانبه گرایی واقعی ) و تلاش برای مواجهه فعال و از پیش اندیشیده شده با متغیرها و مولفه های نامساعد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است .سازمان تامین اجتماعی علاوه بر دارا بودن حوزه های عمومی و مشترک همه سازمانها ، دارای سه حوزه موضوعی وتخصصی بیمه ای ، درمان و سرمایه گذاری می باشد و تاثیر و تاثرات متغیرها و مولفه های مختلف بر هریک از این سه قلمرو متفاوت است (یعنی امکان دارد یک فناوری بر حوزه بیمه ای اثر منفی بگذارد ولی اگر سازمان هوشمندانه عمل کند همین فناوری در حوزه سرمایه گذاری ویا درمان دارای اثر مثبت باشد وبالعکس )
برخی روندها و ابر روندهای ملی ، منطقه ای و جهانی و تاثیر وتاثرات آنها بر سازمان تامین اجتماعی عبارتند از فناوری های نوظهور نظیر هوش مصنوعی ، اینترنت اشیاء ، بلاکچین، رباتها ، خود ران ها ، پیمان های منطقه ای ( شانگهای ، بریکس و…) و پیمان های راهبردی با برخی کشورها ، کریدورهای جهانی و نقش و جایگاه ایران در آنها ، جمعیت و تغییرات آن اعم از سالمندی و جوانی ، چگالی جنسیتی نیروی کار ، مهاجرت ( از ایران و به ایران ) ، جابجایی جمعیت بین مناطق ایران ( شهرهای ساحلی جدید ) و افزایش شهر نشینی ، اقلیم ، آب و محیط زیست ( مناطق خالی از سکنه ، تغییر الگوی کشاورزی و صنعتی متاثر از شرایط اقلیمی ، خانواده (سن و میزان ازدواج و طلاق ، فرزند آوری ،سبک زندگی ، کیفیت زندگی ) ، اقتصاد از منظر نوع( کم تماس ، دلیوری ، دیجیتال ، پنهان ، غیر رسمی و زیر زمینی ، دانش بنیان ، عدالت محور ، درون زا و برون نگر) و از نظر متغیرهای عمومی نظیر نرخ رشد ، نرخ مشارکت ، ضریب جینی ، شاخص فلاکت ( بیکاری و تورم ) ،انرژی و حاملهای آن و نقش و سهم آن در اقتصاد کشور ، نسلهای "زد " یا "زومر" ها و "ایگرگ " یا متولدین اواخر دهه 90 میلادی به بعد و رویکردها و سبک زندگی آنها ( خانه والدین نشین ، تصمیم گیری برای تحصیل ، شغل ، خرید و سرمایه گذاری تحت تاثیر فضای مجازی ) ، نسل "نیت " (فردی که نه درس می خواند ، نه شاغل است و نه مهارت می آموزد ) یا بیکاران ارادی وابسته به والدین ویا امیدوار به کسب درآمد از روش هایی غیر از اشتغال و راه اندازی کسب وکار و یا بهره مندی از ارث ، انتقالات مشروط و مستمری والدین و یا در اندیشه مهاجرت به خارج ، آزادکاران یا فریلنسر ها که در اثر فناوریهای نوظهور ( نیروی کار مجازی ،دورکاری ، انجام کار بصورت ریموت ، کار در پلتفرم ها واپلیکیشن ها ) ویا در اثر تغییر نوع تولید ( تولید بدون کارخانه یا تولید انبوه در کلبه ، تولید ماژولار و قطعه کاری ) شکل گرفته اند ، ظهور رقبای سازمان تامین اجتماعی ( علاوه بر صندوق آینده ساز و روستائیان ) در قالب فعالیت شرکتهای بیمه تجاری و صندوقهای سرمایه گذاری تکمیلی بازنشستگی که در غیاب نظام چندلایه تامین اجتماعی و سطح بندی و لایه بندی فعالیت خود را آغاز کرده اند.
تغییر چگالی سنی جمعیت : سالمندی جمعیت و افزایش سهم سالمندان در ترکیب جمعیتی کشورها و افزایش امید به زندگی، چنانچه با اعمال اصلاحات پارامتریک همراه نباشد و رابطه منطقی و علمی بین حداقل سن لازم برای بازنشستگی با امید به زندگی برقرار نگردد ، منجر به کاهش نرخ مشارکت اقتصادی کاهش نرخ جمعیت فعال و ناترازی صندوقهای بازنشستگی می شود.
تغییر چگالی جنسیتی بازار کار
با توجه به حضور پررنگ زنان در تحصیلات عالیه و به تبع آن بالا رفتن نقش و مشارکت زنان در محیط کار و اشتغال کشور بایستی نسبت به تطبیق قوانین و مقررات مربوط به بیمه شدگان تبعی اقدام گردد.از طرفی با توجه به قوانین حمایتی خاص زنان در زمینه مرخصی زایمان و بازنشستگی های پیش از موعد و…چنانچه این امر از سوی دولت تامین مالی نگردد منجر به ناترازی صندوقهای بازنشستگی می شود.
تغییر چگالی تحصیلی و مهارتی بازار کار
با توجه به تغییرات تکنولوژیکی و تغییرات پربسامد و متواتر در حوزه فناوری های نوظهور و تخصصی شدن و حرفه ای شدن فعالیت ها و شکل گیری فضای کسب و کار مجازی ،سهم نیروهای تحصیلکرده و ماهر در بازار کار نسبت به نیروی کار ساده افزایش یافته است فلذا نظام تنظیم روابط کار و تشکلهای کارگری و نظام بیمهای بایستی خود را با مطالبات این قشر سازگار سازند.
تغییر چگالی نوع صنعت بازار ها
با توجه به حرکت عمومی از سمت صنایع بزرگ مقیاس به سمت صنایع متوسط و کوچک و افزایش سهم حوزه خدمات نسبت به حوزه صنعت ، بایستی در ساختارها و سازوکارهای بیمهای انعطاف لازم برای پوشش صنایع کوچک و خدماتی ایجاد گردد تا بتواند کلیه فعالیتهای مبتنی بر کارسپاری و کار پذیری را رصد و از تنظیم صحیح روابط کار و رعایت حقوق بنیادین نیروی کار از جمله داشتن پوشش بیمه اجتماعی اطمینان لازم حاصل گردد.
تغییر چگالی نوع نیروی کار
شکلگیری فناوریها ،اقتصاد ها و بنگاه های نوظهور نظیر استارتآپها ، دانش بنیان ها ، فضای کار اشتراکی، مشاغل خرد و خانگی تولید انبوه در کلبه یا تولید بدون کارخانه و به ویژه دو فضایی شدن جامعه و محیط کسب و کار، باعث شکل گیری طبقه وسیعی از آزادکاران شده است که ابزار های سنتی تنظیم روابط کار و تامین اجتماعی برای رصد آنها کفایت و مطابقت لازم را ندارد.
مهاجرت نیروی کار
مهاجرت نیروی کار به خارج از کشور در فضای واقعی و به صورت فیزیکی و یا به صورت مجازی (استقرار در ایران و کارپذیری از خارج و دریافت مزایا در فضای مجازی از طریق رمز ارزها) منجر به کاهش ورودی های بخش بیمه اجتماعی می شود و در آینده میتواند منجر به افزایش ورودی های بخش حمایتی (به ویژه در مواقعی که افراد موصوف به سالمندی رسیده و یا دچار بیماری و حادثه میشوند) خواهد شد.
عدم ساماندهی نیروی کار خارجی
حضور نیروی کار غیرمجاز خارجی و فقدان ساماندهی و راهبری هوشمند و هدفمند آنان و عدم اجرای دیپلماسی اجتماعی( عدم شمول پوشش بیمه های اجتماعی به افراد خارجی شاغل و یا ساکن در ایران) باعث میشود که این افراد به عنوان نیروهای ارزان قیمت بر روی فرصت های شغلی جوانان ایرانی قرار گیرند و یا محملی برای فرار بیمه شوند و تداوم این امر ورودیهای صندوق های بیمه گر اجتماعی را کاهش میدهد.
دو فضایی شدن محیط کسب و کار
شکل گیری فضای مجازی و دو فضایی شدن محیط کسب و کار و بازار اشتغال ایران( هوشمند سازی، دیجیتالیشدن، اینترنتی شدن و الکترونیکی شدن فعالیت ها) بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور و تبادلات اقتصادی را از دسترس ساز و کارهای سنتی فعلی قوانین کار و تامین اجتماعی خارج ساخته است و بایستی هرچه سریعتر نسبت به روزآمدسازی ابزارها و سازوکارهای پیمایشی و نظارتی و یا حرکت به سمت نظام بیمهای مالیات محور (بوریجی) در سطح پایه اقدام نمود.
نظام تنظیم گری
فقدان سازوکار یا نظام یا نهاد تنظیم گری تامین اجتماعی باعث بسط و تعمیق مداخلات غیر بیمهای و تحمیل سرریزهای حمایتی به سازمانها و صندوق های بیمه گر اجتماعی شده است و شکل گیری این سازوکار به صورت حرفه ای، مستقل و فرابخشی میتواند مانع از این مداخلات و تحمیلات حمایتی شده و باعث پایدارسازی مالی سازمان ها و صندوقهای بیمهگر اجتماعی گردد.
نظام جامع فراگیر و چندلایه تامین اجتماعی
فقدان نظام جامع، فراگیر و چندلایه تامین اجتماعی و عدم لایه بندی پوشش ها (امدادی، حمایتی و بیمهای) و عدم سطح بندی خدمات لایه بیمه ای (پایه ،مازاد و تکمیلی) می تواند منجر به تحمیل سرریز های حمایتی به نظام بیمهای و عدم دسترسی عادلانه به خدمات و پوشش ها و عدم بهره مندی عادلانه از منابع عمومی گردد و میل به اشتغال و بیمه پردازی را کاهش داده و ناترازی بیمه گران اجتماعی را بیشتر کند.
سیالیت نیروی کار(در فضای واقعی و مجازی )
تنوع و تکثر انعطاف پذیری بازار کار و اشتغال از نظر نوع رابطه استخدامی ،نحوه بکارگیری زمان انجام فعالیت و ارائه خدمت ، محل انجام کار و ارائه خدمت و به طور کلی سیالیت نیروی کار با توجه به فناوری های نوظهور و ساز و کارهای نوین همکاری متقابل بین کارپذیران و کار سپاران مستلزم ایجاد سیالیت در تنظیم روابط کار و سازوکارهای تامین اجتماعی می باشد و پیش نیاز این امر شکل گیری نظام چند لایه تامین اجتماعی با تضمین و تامین سطح پایه پوشش های امدادی، حمایتی و بیمه ای از سوی دولت بر اساس آزمون وسع میباشد تا نیروی کار ساده نسبت به تامین پوشش حداقلی اطمینان لازم را داشته باشد و نیروی کار ماهر و تحصیل کرده نیز بتواند در سطوح بالاتر لایه بیمه ای از خدمات و پوشش های مورد نظر خود با مشارکت مالی ذینفع و کارفرما بهره مند گردد ضمن اینکه هزینه تبادلات اقتصادی کاهش یابد.
نتیجه:
نتیجه آنکه ، آیا هنوز می توان با تعاریف قدیمی از کارگاه ، کارفرما ، کارگر ، واگذارنده کار و مقاطعه کار یا پیمانکار به احراز رابطه مزدبگیری پرداخت ؟آیا هنوز می توان با ابزارهای سنتی نظیر بازرسی از کارگاه رسمی و حسابرسی از دفاتر قانونی به تعمیم و گسترش بیمه پرداخت و یا در زمینه احراز شمول بیمه و کسر کسور بیمه ای و تحصیل حق بیمه پیمان اقدام نمود ؟آیا هنوز می توان به ذیحسابی ها و مدیران مالی واگذارندگان کار ( کارفرمایان ) و دفاتر مالی رسمی آنها برای شناسایی، احراز، تحصیل منابع بیمه ای اتکاء نمود ؟آیا هنوز بایستی بر مواضع عدم پذیرش اعطای پوشش بیمه ای به صاحبان مشاغل غیر رسمی ، دارندگان مزد یا درآمد کمتر از حداقل دستمزد ،عدم پذیرش اعطای پوشش بیمه ای به مهاجرین و پناهندگان ونظایر آن اصرار و پافشاری کنیم ؟آیا هنوز برای شناسایی و احراز کارگاه بایستی آنرا موکول به پایانکار شهرداری، جواز کار، پروانه صنفی، مجوز فعالیت و … نمود وعلیرغم اینکه بسیاری از حرف و صنوف مجوز کار درمنزل گرفته اند ، کماکان منزل مسکونی را از حیطه شمول کارگاهی منفک بدانیم ؟آیا هنوز احراز رابطه مزدبگیری و شمول بیمه را بایستی به روئیت کارگر یا کارمند در محل کارگاه رسمی تجاری موکول نمود یا خود اظهاری کارفرما درخصوص تعداد بیشتر کارگران نسبت به بازرسی چشمی را باید ملاک قرار داد؟آیا هنوز میتوانیم کماکان بر اجباری بودن و انحصاری بودن حیطه عمل سازمان تامین اجتماعی اتکاء کنیم ؟آیا بایستی نحوه جانمایی و چیدمان واحدهای اجرایی ( بیمه و درمان ) سازمان بر اساس تقسیمات کشوری باشد یا با توجه به چگالی کارگاهها و بیمه شدگان؟آیا هنوز میخواهیم سازمانی باشیم با ورودی های متفاوت و خروجی تقریبا یکسان بدون سطح بندی خدمات و پوششها ؟آیا هنوز می خواهیم با رویکردها ، ساختارها ، سازوکارها ، فرآیندها و روشهای قبلی سازمان را اداره کنیم ؟آیا سازمان توان خدمت به نسل امروز و فردا را بدون آینده آمایی و بدون استفاده به موقع از فناوری های نوظهور دارد؟آیا سازمان برای این تغییرات پربسامد و سریع آماده است؟آیا چابک و انعطاف لازم در ساختارها و سازوکار ها داریم؟آینده آمایی" یعنی آینده مطلوب را ساختن و نیز آماده ، مهیا و مستعد آینده های محتمل الوقوع دیگر شدن و تمهید و تدارک ظرفیتها و قابلیتهایی که میتواند ما را برای آینده های نامطلوب آماده سازد . آینده آمایی هم آینده سازی است و هم آماده ، ساخته و پرداخته شدن برای مواجهه با آینده هایی که خارج از اراده ما و یا مغایر با مطلوبات ما شکل می گیرند ویا خواهند گرفت.
اگر در گذشته سرمایه و نیروی انسانی ملاک و مبنای تولید ، رشد و توسعه بود ، در حال حاضر علاوه بر سرمایه و نیروی انسانی عوامل مهم و تاثیر گذار دیگری نظیر مدیریت ( حکمرانی ) و فناوری ( بویژه هوش مصنوعی ) به این مجموعه اضافه شده است و نقش حکمرانی و فناوری در تحقق کارآمدی ( کارایی ، اثربخشی و بهره وری ) بیشتر از عامل سرمایه شده است و به همین سبب سازمان تامین اجتماعی باید با سرعت و بدون فوت وقت با استفاده از ظرفیتهایی که در سازمان وجود دارد ، به سمت تدوین سند راهبردی هوش مصنوعی و تمهید و تدارک زمینه بهره مندی حداکثری از هوش مصنوعی حرکت کند فناوری که می تواند در مدیریت منبع و مصارف بیمه ای ، هوشمندسازی فرایندها و فعالیتها ، تسهیل و تسریع در خدمات رسانی به ذینفعان ، جلوگیری از فساد و تقلب ، مدیریت ریسک و محاسبات بیمه ای و بهینه سازی هزینه های اداره طرح تاثیرات شگرفی بر جای بگذارد باید سقف فلک را شکافت و طرحی نو در انداخت و سازمان تامین اجتماعی در تراز فردا و فرداها ساخت. انشاءالله
کارشناس رفاه و تامین اجتماعی
212