درماندگی بودجه‌ریزی سنتی


آقای دکتر پزشکیان باید نظرات کارشناسی و علمی که از سوی متخصصان و اقتصاددانان مجرب ارائه می‌شود را مورد توجه جدی قرار دهد و در تصمیم‌گیری‌های کلان اعمال کند. ایشان نمی‌تواند صرفاً بر اساس قضاوت شخصی اقدام کند. مهم‌ترین وظیفه دولت ایران در شرایط کنونی، تغییر پارادایم حاکم بر مدیریت کشور است؛ تغییری که در نامه ۱۸۰ استاد دانشگاه و اقتصاددان نیز به‌صراحت به آن اشاره شده بود.

این تغییر پارادایم دو بُعد اساسی دارد:سیاست خارجی، که باید مبتنی بر تعامل سازنده با جامعه جهانی و فعال‌سازی دیپلماسی باشد (که در اینجا محل بحث ما نیست).سیاست داخلی، به‌ویژه در حوزه بودجه‌ریزی و انضباط مالی.

اگر دولت بخواهد قدرت خرید مردم حفظ شود، تورم کنترل گردد و اقشار کم‌درآمد حمایت شوند، چاره‌ای جز مهار تورم و اصلاح ساختار بودجه ندارد. کسری بودجه یکی از عوامل اصلی تشدید تورم است. وقتی درآمدها محدود است، دولت باید هزینه‌های غیرضروری را کاهش دهد؛ و این کار باید از خود دولت آغاز شود.از نهاد ریاست‌جمهوری، وزارتخانه‌ها، و همه دستگاه‌های دولتی. اکنون بخش‌هایی از بودجه عمومی، مانند بودجه فرهنگی، آن‌چنان حجیم و بی‌هدف شده که به جای ارتقای فرهنگ، به نوعی «ابتذال فرهنگی» منجر شده است.

مثل پدری که پول فراوان در اختیار فرزندش می‌گذارد اما این پول زیاد نه‌تنها موجب بلوغ فکری و خردورزی فرزند نمی‌شود، بلکه مسیر انحراف، اتلاف وحتی اعتیاد را برایش هموار می‌سازد. اکنون این اتفاق در اقتصاد ایران نیز رخ داده است.

دولت باید دارایی‌های بلااستفاده را واگذار کند. مثلاً در شهرهای بزرگی مثل تهران، تبریز، مشهد، شیراز و اصفهان، نیازی به خانه‌های سازمانی ندارد. فروش این املاک می‌تواند بخشی از کسری بودجه را جبران کند و هم‌زمان باعث تقویت بخش خصوصی شود و نقدینگی را نیز جذب نماید.

در بخش‌های غیرمولد نیز باید اصلاحات صورت گیرد. وزارت جهاد کشاورزی، عملاً تبدیل به وزارت واردات شده و مملو از موسسات تحقیقاتی غیرضروری است؛ مانند مؤسسه تحقیقات خاک، مؤسسه تحقیقات آب و خاک، مؤسسه تحقیقات اقتصاد کشاورزی، و غیره. این ساختارها باید بازنگری شوند و فقط نهادهای ضروری باقی بمانند. چنین اصلاحی نیازمند اراده قوی و سازمان برنامه و بودجه مقتدر است.

در وزارت دفاع نیز معاونت اقتصادی وجود دارد، شرکت‌های اقتصادی فعال هستند، اما هیچ‌کدام سهمی در درآمد عمومی ندارند. حقوق بازنشستگان لشکری را دولت از بودجه عمومی می‌پردازد، در حالی‌که می‌تواند این شرکت‌ها را واگذار کند و درآمد حاصل را در بانک‌های دولتی سرمایه‌گذاری کرده و سود آن را صرف پرداخت این هزینه‌ها کند.

پایان بودجه‌ریزی سنتی

آقای دکتر پزشکیان باید بداند که بودجه‌ریزی سنتی دیگر پاسخ‌گو نیست. اقتصاد ایران نیازمند «بودجه‌ریزی توسعه‌محور» است؛ یعنی بودجه‌ای که توازن بین هزینه‌ها و درآمدها را حفظ کند و به‌جای افزایش هزینه‌های جاری، در جهت توسعه و تولید سرمایه‌گذاری کند.

شخصاً معتقدم گسترش بی‌هدف آموزش عالی نیز بخشی از بحران اقتصادی است. ما طرفدار علم و دانش هستیم، اما نمی‌شود با تغییر تابلوِ یک مهد کودک به نام دانشگاه، انتظار رشد علمی و اقتصادی داشت. اکنون بسیاری از افراد با سواد در حد دیپلم، حقوق کارشناسی ارشد می‌خواهند، که این فاجعه است.

ریشه مشکل، سیاست‌گذاری نادرست است. همانطور که در نامه اقتصاددانان آمده بود، ما باید تغییر رویکرد دهیم. اگر مسیر ۴۰ سال گذشته را بررسی کنیم، بسیاری از سیاست‌ها اشتباه بوده‌اند و نباید دوباره تکرار شوند. هیچ اقتصاددانی تأیید نمی‌کند که مخارج بیش از درآمد، به نفع کشور است.

ایران اکنون بیشترین تعداد دانشگاه نسبت به جمعیت را در دنیا دارد، اما بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد در کشور ما اجرا نمی‌شود. هر نهادی که قدرت چانه‌زنی بیشتری با مجلس یا مقامات داشته، بودجه بیشتری گرفته است. این رویه باید پایان یابد. همه ما باید منافع ملی را اولویت اول خود قرار دهیم.

اقتصاددان

21212

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.