ضرورت تحول ساختاری در حکمرانی انرژی و آب


این تحول ساختاری نه تنها به دنبال کاهش موازی‌کاری و افزایش کارایی است، بلکه هدف آن ایجاد یک وزارتخانه یکپارچه انرژی و مدیریت بهینه منابع آب و کشاورزی است. در این یادداشت، به بررسی ضرورت این تحول و ارائه راهکارهای عملیاتی برای دستیابی به این هدف می‌پردازیم.

وضعیت فعلی: تعارض منافع و موازی‌کاری

وزارت نفت: مدیریت منابع انرژی فسیلی
وزارت نفت به عنوان یکی از مهم‌ترین وزارتخانه‌های کشور، مسئولیت مدیریت منابع نفت و گاز، تولید فرآورده‌های نفتی و صادرات انرژی را بر عهده دارد. بر اساس آمار سال ۱۴۰۳، ایران روزانه بیش از ۳.۳ میلیون بشکه نفت خام و ۰.۸۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی تولید می‌کند که بخش عمده‌ای از آن به مصرف داخلی و صادرات اختصاص می‌یابد.

وزارت نیرو: مدیریت برق و آب
وزارت نیرو نیز مسئولیت تولید و توزیع برق، مدیریت منابع آب و توسعه زیرساخت‌های انرژی برق‌آبی را بر عهده دارد. در سال ۱۴۰۳، ظرفیت نصب‌شده نیروگاه‌های کشور به ۹۵ هزار مگاوات رسیده است. با این حال، ۹۳ درصد انرژی مورد نیاز نیروگاه‌ها از طریق گاز طبیعی و فرآورده‌های نفتی تأمین می‌شود که وابستگی شدید وزارت نیرو به وزارت نفت را نشان می‌دهد.

تعارض منافع و موازی‌کاری
مشکل اصلی، تعارض منافع بین وزارت نفت و نیرو است. وزارت نیرو برای تأمین سوخت نیروگاه‌ها به وزارت نفت وابسته است، در حالی که وزارت نفت نیز برای تولید برق مورد نیاز پالایشگاه‌ها و تأسیسات نفتی به وزارت نیرو نیاز دارد. این وابستگی متقابل باعث کاهش کارایی و اجرای نادرست برنامه‌های بهینه‌سازی انرژی شده است. به عنوان مثال، در دنیا برای تولید ۶۷۰۰ تراوات‌ساعت برق، حدود ۱۰۸۹ میلیارد متر مکعب گاز مصرف می‌شود، در حالی که در ایران برای تولید ۳۳۷ تراوات‌ساعت برق، بیش از ۲۸۰ میلیارد متر مکعب گاز مصرف می‌شود.

ضرورت ادغام وزارت نفت و نیرو: تشکیل وزارت انرژی

کاهش موازی‌کاری و افزایش کارایی
ادغام وزارت نفت و نیرو می‌تواند به کاهش موازی‌کاری و افزایش کارایی در مدیریت منابع انرژی منجر شود. با ایجاد یک وزارتخانه واحد انرژی، برنامه‌های بهینه‌سازی مصرف انرژی، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی با هماهنگی بیشتری اجرا خواهند شد.

حکمرانی یکپارچه انرژی
وزارت انرژی می‌تواند مسئولیت مدیریت تمامی منابع انرژی، از جمله نفت، گاز، برق و انرژی‌های تجدیدپذیر را بر عهده بگیرد. این امر باعث می‌شود که سیاست‌های انرژی کشور به صورت یکپارچه و هماهنگ اجرا شوند و از تعارض منافع و گزارش‌سازی‌های ویترینی جلوگیری شود.

نمونه‌های موفق جهانی
– روسیه: وزارت انرژی روسیه مسئولیت مدیریت تمامی منابع انرژی، از جمله نفت، گاز و برق را بر عهده دارد. این وزارتخانه با ایجاد یک ساختار یکپارچه، توانسته است بهره‌وری انرژی را افزایش دهد.

– چین: وزارت انرژی چین نیز با ادغام بخش‌های نفت، گاز و برق، برنامه‌های توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر را با موفقیت اجرا کرده و به یکی از پیشروان جهانی در این حوزه تبدیل شده است.
جداسازی بخش آب از وزارت نیرو: تشکیل وزارت آب و محیط زیست

چالش‌های فعلی مدیریت آب
وزارت نیرو در حال حاضر مسئولیت مدیریت منابع آب و برق را بر عهده دارد، اما این دو حوزه دارای ماهیت و اولویت‌های متفاوتی هستند. مدیریت آب به ویژه در بخش کشاورزی نیازمند هماهنگی بیشتر با سازمان محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی است.

ضرورت جداسازی بخش آب
جداسازی بخش آب از وزارت نیرو و الحاق آن به سازمان محیط زیست می‌تواند به هماهنگی بهتر در مدیریت منابع آب و افزایش بهره‌وری در بخش کشاورزی منجر شود. این امر به ویژه در شرایط کم‌آبی و تغییرات اقلیمی از اهمیت بالایی برخوردار است.

نمونه‌های موفق جهانی
– ترکیه: وزارت آب و جنگل‌های ترکیه مسئولیت مدیریت منابع آب و جنگل‌ها را بر عهده دارد. این وزارتخانه با ایجاد یک ساختار یکپارچه، توانسته است بهره‌وری آب در بخش کشاورزی را افزایش دهد.
– هند:وزارت منابع آب هند نیز با هماهنگی کامل با وزارت کشاورزی، برنامه‌های مدیریت منابع آب را اجرا می‌کند و به افزایش بهره‌وری در بخش کشاورزی کمک کرده است.

راهکارهای عملیاتی برای تحول ساختاری

پیشنهاد اول: ادغام فوری وزارت نفت و نیرو
– وزیر نفت به عنوان سرپرست وزارت نیرو منصوب شود.
– در لایحه‌ای، قانون لازم برای تغییر نام و ساختار به وزارت انرژی در مجلس تصویب شود.
– بخش آب وزارت نیرو به سازمان محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی منتقل شود.

پیشنهاد دوم: تشکیل وزارت آب و محیط زیست
– وزیر نیرو به عنوان وزیر آب، منابع طبیعی و محیط زیست معرفی شود.
– بخش آب وزارت نیرو با بخش منابع طبیعی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست ادغام شود.

پیشنهاد سوم: ایجاد دبیرخانه شورای عالی انرژی
– دبیرخانه شورای عالی انرژی در معاونت راهبردی رئیس‌جمهور تشکیل شود.
– وزرای نفت و نیرو به صورت هماهنگ زیر نظر معاون راهبردی انرژی فعالیت کنند.
– مقدمات طراحی ساختار بهینه برای وزارت انرژی فراهم شود.

نتیجه‌گیری: تحول ساختاری، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر

تحول ساختاری در حکمرانی انرژی و آب نه تنها به کاهش موازی‌کاری و افزایش کارایی منجر می‌شود، بلکه امکان مدیریت یکپارچه منابع انرژی و آب را فراهم می‌کند. نمونه‌های موفق جهانی نشان می‌دهند که این رویکرد می‌تواند به افزایش بهره‌وری و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی کمک کند. با توجه به برنامه‌های آینده مطابق با برنامه هفتم توسعه، ضرورت این تحول ساختاری بیش از پیش احساس می‌شود.

آقای دکتر پزشکیان، تحول ساختاری در حکمرانی انرژی و آب نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. این تحول نباید گروگان یک صندلی وزارت بیشتر یا کمتر باشد، بلکه باید با نگاهی کلان و آینده‌نگرانه اجرایی شود.

* کارشناس دیپلماسی انرژی

ل
ل

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.