به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مجتبی قاسمی، کارشناس اقتصادی در میزگرد بررسی دلایل بحران در صندوقهای بازنشستگی در خبرآنلاین در این باره که برخی از اقتصاددانان معتقدند که نشانههای بحران صندوقهای بازنشستگی از سال ۱۴۱۰ بروز پیدا میکند، اظهار داشت: همین الان هم بحران است و منتظر سال ۱۴۱۰ نباشید. رسما همین الان صندوقهای بازنشستگی درگیر بحران هستند و انگارههای آن در صحبتهای دوستان دیده میشود. بحران یعنی پول کافی برای تعهداتی که ایجاد کردیم، وجود ندارد. نقطه مقابل بحران، پایداری مالی است. یعنی صندوق به اندازه کافی برای پرداخت آخرین بازمانده –فردی که آخرین نفر میماند و صندوق تسویه و بسته میشود- پول کافی دارد. صندوقی که این ویژگی را دارد، از نظر مالی پایدار است و میتواند به تعهدات خود به مشترکین اعم از اصلی و تبعی، تا آخرین روزی که تعهد دارد، عمل کند.
وی افزود: بحران در ایران یک ویژگی متمایز نسبت به دنیا دارد. ما در یک کشور جوان، بحران مستمری داریم؛ این یک پدیده نادر در دنیا است. مثل این میماند که یک فرد در ۲۰ سالگی سکته قلبی میکند. حالا چه شد که این اتفاق افتاد؟ این سوال خیلی مهم است که چرا یک کشور جوان، همه صندوقهایش پیر هستند و دچار بحران شدهاند. این را در دو سطح میشود پاسخ داد. یک سطح، اکوسیستم اقتصاد ایران است که بالاخره صندوقها بخشی از آن هستند و یک بخشی هم، اکوسیستم خود صندوقها است.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: در محیط اقتصاد کلان، کسوری که گرفته میشود، کجا باید سرمایهگذاری شود؟ این محیط اقتصاد کلان در ۴۰ سال گذشته نتوانسته تولید کند و متوسط رشد اقتصادیاش ۲ درصد بوده است. معلوم است که بازدهی کافی از منابع کسور را ایجاد نکرده است. پس بخشی از بحران این بوده که بازدهی کافی از سرمایهگذاری وجود نداشته و این خارج از کنترل صندوقها بوده، چون آنها محکوم به فعالیت در محیط اقتصاد کلان بودهاند که کلا با تولید به نوعی دشمن است. وقتی تولید اتفاق نمیافتد، نه حال بازنشسته خوب است، نه حال شاغل خوب است و نه حال غیرشاغل! تولید است که رفاه میآورد. پس یک بخشی از ماجرا این است که کسور را به جاهایی بردهایم که خیلی بازدهی نداشته است.
قاسمی متذکر شد: البته در اکوسیستم دوم، خود صندوقها هم وسط میآیند و اکوسیستم حاکم بر مدیریت صندوقها هم مهم میشود که منجر به بحران شده است. شما صندوقهای بازنشستگی را با همین مختصات به ژاپن ببرید و در ژاپن هم همین کار را انجام دهید، قطعا سقوط میکنند. البته فقط دیرتر سقوط میکنند؛ ممکن است ماجرا ۲۰ سال به تعویق بیفتد، ولی محکوم به سقوط است. پس فراموش نکنیم که محیط اقتصاد کلان مهم است و وقوع بحران را به تعویق میاندازد. تعویق یعنی آثار بیننسلی؛ یعنی یک نسلی میتواند پانزی باشد و یک نسل دیگر، هزینهاش را بدهد.
وی عنوان کرد: به این ترتیب، اگر ما اکوسیستم اول را اصلاح کنیم که کار بسیار دشواری است، چون سیاست خارجی باید اصلاح شود و سرمایهگذاری اتفاق بیفتد، فقط ماجرا را به تعویق انداختهایم. موضوع مهمتر، اکوسیستم خود صندوقهاست که گفتم که اگر صندوقها را با همین مختصات هر کجای دنیا ببرید، دیر یا زود محکوم به سقوط است، زیرا این مدل صندوقداری، تعهداتش بیش از بازدهی و درآمدش است.
۲۲۳۲۲۳