وقتی از بحران در کشور صحبت میکنیم، نباید آدرس غلط داد. نمیشود همه تقصیر را به دوش مشترک خانگی یا مصرفکننده عادی انداخت و از اصلاح ساختارهای فرسوده، ناکارآمد و راندمانپایین تولید، بهسادگی عبور کرد. در حالیکه بخش خانگی تنها حدود ۲۷٪ از کل برق مصرفی کشور را به خود اختصاص میدهد، نیروگاههایی در کشور همچنان فعال هستند که راندمان آنها کمتر از ۳۰٪ است. یعنی دو سوم انرژی ورودی به این واحدها عملاً بهصورت گرما و آلایندگی به هدر میرود. آیا کسی برای این حجم از اتلاف انرژی، قبضی صادر کرده است؟
سالهاست که ساختار تولید برق کشور از نبود یک نوسازی عمیق رنج میبرد. میانگین راندمان نیروگاههای کشور کمتر از ۳۳% است، در حالیکه راندمان متوسط جهانی به بالای ۴۵٪ رسیده و برخی کشورها با بهرهگیری از نیروگاههای سیکل ترکیبی پیشرفته، به راندمانهای بالای ۶۰٪ دست یافتهاند. در ایران، بیش از ۳۰ درصد از ظرفیت تولید برق کشور به نیروگاههای بخاری فرسوده با عمر بالای ۳۰ سال اختصاص دارد که هر روز هزینههای بیشتری به شبکه تحمیل میکنند.
از سوی دیگر، تلفات شبکه انتقال و توزیع در کشور هنوز در محدوده ۱۷ تا ۱۸ درصد است؛ عددی که باید سالها پیش به کمتر از ۷ درصد کاهش مییافت. در کشورهای توسعهیافته، این عدد کمتر از ۵ درصد است. معنی این آمار ساده است: بخش قابل توجهی از برقی که با سوخت فسیلی و یارانه سنگین تولید میشود، حتی پیش از رسیدن به مصرفکننده نهایی در خطوط انتقال تلف میشود. این اتلاف از جیب همه مردم پرداخت میشود، اما کسی برای آن قبض صادر نمیکند.
مسئله فقط فنی نیست، مدیریتی است. ساختار وزارت نیرو طی سالها با تورم نیروی انسانی، تعدد تصمیمگیران موازی، و نبود پاسخگویی در قبال ناکارآمدیهای بلندمدت مواجه بوده است. در این شرایط، اینکه وزیر نیرو بهجای شفافسازی در مورد ضعفهای ساختاری زیرمجموعه خود، تنها بر جریمه مصرفکننده تمرکز کند، نهتنها بیعدالتی است بلکه فاقد اثربخشی بلندمدت است.
واقعیسازی تعرفهها اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند ابزار موثری برای کاهش مصرف باشد. اما شرط اول آن، شفافسازی هزینه تولید و عرضه برق، اصلاح ساختار رانتی یارانهها و مقابله با اتلاف منابع درونساختاری است. نمیشود مردم را به صرفهجویی دعوت کرد، اما در همان حال چشم بر اتلاف هزاران مگاوات انرژی در نیروگاهها و شبکه انتقال بست. نمیشود مردم را تنبیه کرد، اما هیچکس از وزارت نیرو نپرسد که چرا در سالهای گذشته نرخ بهرهوری شبکه افزایش نیافته، چرا پروژههای افزایش راندمان متوقف شدهاند و چرا سامانههای اندازهگیری هوشمند بهطور کامل اجرا نمیشوند؟
آقای وزیر! اگر قرار است قبضی صادر شود، بهتر است ابتدا برای راندمان وزارت نیرو و بهرهوری کل شبکه برق این قبض صادر شود. اگر قرار است جریمهای در کار باشد، سهم «بدتولیدها» در این ماجرا بسیار بیشتر از «بدمصرفها»ست. مردم ایران نهتنها مصرفکننده نهایی انرژیاند، بلکه صاحبان منابع ملیاند. حق دارند بدانند که سرمایههایشان کجا و چگونه مصرف میشود.
بهتر است بهجای تهدید مردم، ابتدا با یک سوزن به عملکرد درونی وزارت نیرو نگاه کنید. سپس اگر واقعاً دغدغه اصلاح دارید، نسخهای جامع برای نوسازی تولید، کاهش تلفات، افزایش راندمان، و ایجاد سازوکار قیمتگذاری عادلانه ارائه دهید. برخورد با بدمصرفها بدون اصلاح بدتولیدها، نهتنها بینتیجه، بلکه به معنای استمرار همان چرخه ناکارآمدی گذشته است.
* کارشناس انرژی